موزهای که نفس میکشد؛ گنجینه خاطرات زنگهای قدیمی زنگان
روایتی از سومین سالروز تأسیس موزه فرهنگ و تاریخ آموزش و پرورش زنجان
میهننیوز-گزارش اختصاصی /مهران حبیبی ؛در دل شهر زنجان، آنجا که ساختمانهای قدیمی هنوز طنین زنگِ کلاسهای دور را در جان خود حفظ کردهاند، موزهای آرام گرفته است؛ موزهای که نه تنها اشیاء و اسناد تاریخی را نگه داشته، بلکه حافظ بخشی از حافظه جمعی مردم این استان است.
اینجا موزه فرهنگ و تاریخ آموزش و پرورش زنجان است؛ جایی که هر گوشهاش روایتگر قصهی نسلیست که با قلمهای چوبی، تختههای سبز و نیمکتهای سخت، اما با قلبهایی روشن، آینده را ساختند.
در اینجا، عکس معلمانی که روح و جان آموزش بودندهنوز بر دیوارها نفس میکشند؛چهرههایی که با مهربانی، صبر و ایمان روح مدرسه را زنده نگه داشتندو یادشان در جان این موزه جاریست.
موزه سه ساله شد اما با تاریخی کهن

اول آبان ماه دریکی از روزهای فصل پاییز ، این مکان صمیمانه و خاطرهخیز، میزبان آیین سومین سالروز تأسیس خود بود؛ آیینی که بیش از یک مراسم رسمی، به گفتوگوی نسلها شباهت داشت؛ نسلهایی که در کلاسهای سادهی دیروز، رؤیاهای بزرگ امروز را پایه گذاشتهاند.
قدیمیها آمده بودند تا خاطرهها جان بگیرد.موزه نفس تازهای یافته بود و لبریز از نگاههای آشنا؛و آن درخت گردوی کهنسال، با شاخههایی که به آرامی در هوا تکان میخورد،انگار دوباره سالهای دور را صدا میزد…سالهایی که هنوز زنگ مدرسه از دلها نرفته بود.
بازگشت صداهای دور؛ پیشاهنگها و نوای سازهای ۷۰ ساله

دکتر زهرا سلیمانی، مدیر و مؤسس این موزه، در حاشیه این مراسم با لبخندی از جنس افتخار میگوید:امسال برای ما فقط جشن نبود؛ بازگشت یک خاطره بود.
بخش جدید «هنرهای معاصر» موزه با شکوهی آرام افتتاح شد؛ جایی که آلات موسیقی پیشاهنگها که روزگاری در دبیرستان «پهلوی سابق» نواخته میشد، پس از گذشت هفت دهه دوباره به خانه برگشتند.
سازهایی که شاید سالها سکوت کرده بودند، اما هنوز گرمای دستهای جوانانی را به یاد دارند که برای ساختن جامعهای بهتر، سرود اتحاد و آگاهی مینواختند.
اینجا نه یک شیء، بلکه روح یک دوران به نمایش درآمده است.
تنفس تاریخ در حیاط؛ نامی که زنده ماند
اما این مراسم تنها به داخل موزه محدود نبود. در فضای بیرونی، جایی که آفتاب ظهرگاهی روی سنگفرشها میتابید، سفرهخانهی سنتی فرهنگ با طرحی گرم و اصیل افتتاح شد؛
حیاطی که با حمایت معنوی و مالی سرهنگ هشرودی بازسازی شد؛ مردی که امروز نام استاد علی هشترودی پدر را دوباره زنده کرد و بر این حیاط نقش بست تا یاد او در جریان زندگی موزه زنده بماند.
تجلیل از ۱۷ حامی؛ آنان که روشنایی را حفظ کردند


در ادامه، از ۱۷ خیر و همراه فرهنگی که طی سالهای گذشته، در تعمیر، توسعه و تقویت فعالیتهای این موزه نقش داشتهاند، تقدیر شد.
چهرههایی که شاید نامشان کمتر شنیده شود، اما اثرشان در ریشههای این موزه ماندگار است.این تجلیل، تقدیر از کسانی بود که باور دارند فرهنگ را باید زنده نگه داشت، نه فقط تعریف کرد.
موزهای برای همه نسلها

سلیمانی در ادامه گفتوگو، این موزه را تنها یک ساختمان نمیداند، بلکه مدرسهای دوباره زندهشده مینامد:اینجا مکانی است برای اندیشیدن به اینکه چطور از مدرسههای کوچک دیروز به جامعه امروز رسیدهایم.
او می افزاید:این موزه نه فقط برای پژوهشگران و مورخان، بلکه برای دانشآموزان، دانشجویان، معلمان شاغل و بازنشسته فضایی الهامبخش فراهم کرده است؛جایی برای اینکه نسلهای جوان بفهمند ریشه کجا بوده و راه چگونه طی شده است.
مدیر موزه تصریح می کند:در سالنهای این موزه، عکس اساتید قدیمی، دفترهای خطخورده، کتابهای درسی کهنه، نقشههای کلاسهای ابتدایی و حتی فیلمها و ابزارهای آموزشی دهههای گذشته دیده میشود.بازدیدکننده اینجا فقط نگاه نمیکندبلکه به گذشته سفر میکند.
فراتر از نمایش؛ روایت هویت


سلیمانی ادامه می دهد:اما آنچه این موزه را منحصر میکند برنامههای آن است.کارگاهها، نشستها، دیدارهای فرهنگی، گفتوگوهای بیننسلی، بازدیدهای آموزشی و برنامههای پژوهشی؛تمام اینها با هدف پیوند دادن نسل امروز با هویت تاریخی آموزش طراحی شدهاند.
او میگوید:هدف ما فقط نگهداری اشیاء نیست؛ ما تاریخ را روایت میکنیم تا فراموش نشود که آموزش چه نقشی در ساختن جامعه داشته و دارد.
وکلام آخر ؛ آغاز اندیشه
این موزه، موزهی اشیاء نیست؛ موزهی انسانهاست.موزهی معلمانی است که با گچ سفید روی تختهی سبز آینده نوشتند،موزهی دانشآموزانی که روی نیمکتهای چوبی رؤیای شهرهای نو ساختند،موزهی فرهنگی که هنوز هم در زنجان نفس میکشد.و شاید هرکس از این موزه بیرون بیاید، با خود این جمله را تکرار کند:”آینده را تنها کسانی میسازند که گذشته را به یاد دارند.”


